طارمی یا سردار؛ رئیس در تیم ملی کیست؟
از نظر فنی هر بحثی در مورد تیم ملی وجود داشته باشد، یک نکته غیرقابل کتمان است؛ این که نسل فعلی این تیم از حضور دو فوقستاره باکیفیت در خط حمله بهره میبرد؛ مهدی طارمی و سردار آزمون.

به گزارش پیامدنیوز، این دو، فورواردهای برجستهای هستند که سطح کارشان مشخص است و ظهور همزمان آنها، یک موهبت بزرگ برای خط حمله تیم ملی به شمار میرفت، هرچند به نظر میرسد از این ظرفیت استفاده زیادی نشد و نسل رو به انتهای ملیپوشان هیچ موفقیت چشمگیر، بزرگ و منحصربهفردی به دست نیاوردند. حالا که طارمی ۳۳ ساله شده و سردار هم ۳۰ را رد کرده، شاید فرصت خوبی باشد که برگردیم به عقب نگاه کنیم و ببینیم کدامیک از این دو مهره برای تیم ملی موثرتر بودهاند.
مهدی طارمی چشم سردار آزمون را دور دید
شاید فرضیه ابتدایی در این مورد، برتری مهدی طارمی باشد. به هر حال مهاجم بوشهری در رده باشگاهی به مدارج بالایی رسیده و از جمله ترانسفرش به اینتر، تبدیل به یکی از بزرگترین جابهجاییهای تاریخ فوتبال ایران شده است. بنابراین شاید بسیاری تصور کنند مهره مهمتر در این معادله، طارمی است. با این حال اجازه بدهید این مطلب ادعای دیگری داشته باشد و دستکم در تیم ملی، نقش سردار را پررنگتر و مفیدتر بداند. بهانه طرح این سوژه هم نمایش محو و کماثر مهدی طارمی در بازی دوستانه با روسیه بوده است.
طارمی؛ قهرمان مسابقات معمولی
مهدی طارمی تاکنون در 99 بازی ملی، 56 گل برای ایران به ثمر رسانده و پس از علی دایی و سردار آزمون، سومین گلزن برتر تاریخ تیم ملی به شمار میرود. او اولین گلهایش را شهریور 94 طی دبل برابر گوام به ثمر رساند و آخرین بار هم در همین تورنمنت کافا دروازه هندوستان را باز کرد. شاید اطلاق «قهرمان مسابقات معمولی» به طارمی کمی سختگیرانه و بیرحمانه باشد، مخصوصا که او در جامجهانی دو گل به انگلستان زده، اما یادمان باشد ایران آن بازی را 6 بر 2 باخت و یکی از دو گل طارمی هم از روی نقطه پنالتی به ثمر رسید. بله؛ مهدی دو بار هم گلهای صعود تیم ملی به جامجهانی را برابر ازبکستان به ثمر رسانده، اما هر دو صعود بیش از حد آسان رقم خورد و آن گلهای برای ایران نقش حیاتی نداشتند.
غیر از این، فهرست بلند بالای قربانیان طارمی را تیمهای به شدت متوسط و زیر متوسطی مثل قرقیزستان، چین، فلسطین، یمن، سوریه، کامبوج، افغانستان و… تشکیل میدهند. در این سیاهه شاید قابل اعتناترین نامها، عراق و بحرین باشد. جالب است که طارمی مثلا هیچگاه به کرهجنوبی گل نزده. به علاوه شاید او تا آخر فوتبالش با موقعیت بسیار خوبی که دقیقه نود بازی برابر پرتغال خراب کرد به یاد آورده شود؛ همان توپی که اگر به تور مینشست، ایران برای نخستین بار به مراحل حذفی جامجهانی صعود میکرد. در مورد طارمی، نکته تاملبرانگیزتری هم هست؛ این که در جریان برخی پیروزیهای مهم فوتبال ایران، او به شکل معناداری غایب بوده است.
مشهورترین نمونه از این دست، بازی با ژاپن در یکچهارم نهایی جام ملتهای آسیا بود. طارمی که به شکلی ناشیانه برابر سوریه اخراج شده بود، آن بازی را از روی سکو تماشا کرد؛ مسابقهای که در نهایت ایران آن را برد و به بهترین نمایش تیم قلعهنویی در این مدت تبدیل شد. به طور کلی طارمی در آن دوره جام ملتها از سطح مورد توقع فاصله داشت. برخی عقیده دارند سفر او به تهران برای عقد یک قرارداد تبلیغاتی درست در آستانه آغاز تورنمنت، در کاهش تمرکزش بیتاثیر نبوده. در دوران اسکوچیچ هم بخشی از تمرکز طارمی صرف لجاجت با این مربی و جتی پایین کشیدن او شد که بالاخره در کاهش کاراییاش بیتاثیر نبود.
آزمون؛ اگر کمی مصممتر بود…
سردار آزمون در 91 بازی ملی 57 گل برای تیم ایران به ثمر رسانده؛ گرچه او ماههاست به دلیل مصدومیت فرصت حضور در این مجموعه را پیدا نکرده و این داستان دستکم تا پایان سال 1404 ادامه خواهد داشت. سردار اولین گل ملیاش را آبان 93 در دیدار دوستانه مقابل کرهجنوبی به ثمر رساند و تا اینجا آخرین گلش هم روز 30 اسفند سال گذشته برابر امارات به ثبت رسیده است.
البته که با توجه به تعدد مسابقات تیم ملی برابر رقبای ضعیف، نام تیمهای معمولی زیادی در سیاهه قربانیان سردار به چشم میخورد و از این نظر فرق چندانی بین او و طارمی نیست، اما تفاوت آزمون در بعضی بزنگاهها به وضوح به چشم میخورد. در همان بازی یکچهارم نهایی جام ملتها مقابل ژاپن، سردار همه کار کرد و نقش اصلی بهترین نمایش سالهای اخیر تیم ملی بود؛ گل استثناییاش به شکل میلیمتری آفساید اعلام شد و سپس با یک پاس فوقالعاده به محمد محبی، گل اول ایران را ساخت.
در مثالی دیگر، به یاد بیاوریم دیدار رفت انتخابی جامجهانی برابر قطر را در همین دوره؛ روزی که عنابیها با توپ پر به میدان آمدند، یک گل زدند و نیم ساعت اول بازی به شکل وحشتناکی مسلط بودند، اما شورش یک نفری آزمون ورق بازی را برگرداند. او دو گل زد، یک پاس گل عالی داد و یک بار هم تیر دروازه حریف را لرزاند تا تیم ملی 4 بر یک برنده شود. حتی در نیمهنهایی جام ملتها برابر همین قطر هم سردار گلش را زد و فوتبال موثری بازی کرد، اما حریف اشتباهات خط دفاعی ایران نشد.
از قضا در آن مسابقه هم مهدی طارمی بسیار محو بود. در مثالی دیگر، بیایید به مقطعی برگردیم که تیم ملی پس از باختهای عجیب به بحرین و قطر در پیشمقدماتی جامجهانی 2022، محکوم به بردن هر دو تیم در دور برگشت بود و شرایط بسیار سختی وجود داشت. آزمون آنجا هم گل 3 امتیازی ایران برابر عراق را زد و مقابل بحرین هم دبل کرد تا نقش اول نجات تیم ملی باشد. شاید اگر آزمون کمی جدیتر بود و پشتکار بیشتری داشت، در رده باشگاهی هم به قلههای بلندتری میرسید؛ هرچند راهش به رم و لورکوزن هم افتاد، اما خیلی زود حوصلهاش سر رفت و سر از لیگ امارات در آورد!
از نظر فنی هر بحثی در مورد تیم ملی وجود داشته باشد، یک نکته غیرقابل کتمان است؛ این که نسل فعلی این تیم از حضور دو فوقستاره باکیفیت در خط حمله بهره میبرد؛ مهدی طارمی و سردار آزمون.
از نظر فنی هر بحثی در مورد تیم ملی وجود داشته باشد، یک نکته غیرقابل کتمان است؛ این که نسل فعلی این تیم از حضور دو فوقستاره باکیفیت در خط حمله بهره میبرد؛ مهدی طارمی و سردار آزمون.
این دو، فورواردهای برجستهای هستند که سطح کارشان مشخص است و ظهور همزمان آنها، یک موهبت بزرگ برای خط حمله تیم ملی به شمار میرفت، هرچند به نظر میرسد از این ظرفیت استفاده زیادی نشد و نسل رو به انتهای ملیپوشان هیچ موفقیت چشمگیر، بزرگ و منحصربهفردی به دست نیاوردند. حالا که طارمی ۳۳ ساله شده و سردار هم ۳۰ را رد کرده، شاید فرصت خوبی باشد که برگردیم به عقب نگاه کنیم و ببینیم کدامیک از این دو مهره برای تیم ملی موثرتر بودهاند.
شاید فرضیه ابتدایی در این مورد، برتری مهدی طارمی باشد. به هر حال مهاجم بوشهری در رده باشگاهی به مدارج بالایی رسیده و از جمله ترانسفرش به اینتر، تبدیل به یکی از بزرگترین جابهجاییهای تاریخ فوتبال ایران شده است. بنابراین شاید بسیاری تصور کنند مهره مهمتر در این معادله، طارمی است. با این حال اجازه بدهید این مطلب ادعای دیگری داشته باشد و دستکم در تیم ملی، نقش سردار را پررنگتر و مفیدتر بداند. بهانه طرح این سوژه هم نمایش محو و کماثر مهدی طارمی در بازی دوستانه با روسیه بوده است.
طارمی؛ قهرمان مسابقات معمولی
مهدی طارمی تاکنون در 99 بازی ملی، 56 گل برای ایران به ثمر رسانده و پس از علی دایی و سردار آزمون، سومین گلزن برتر تاریخ تیم ملی به شمار میرود. او اولین گلهایش را شهریور 94 طی دبل برابر گوام به ثمر رساند و آخرین بار هم در همین تورنمنت کافا دروازه هندوستان را باز کرد. شاید اطلاق «قهرمان مسابقات معمولی» به طارمی کمی سختگیرانه و بیرحمانه باشد، مخصوصا که او در جامجهانی دو گل به انگلستان زده، اما یادمان باشد ایران آن بازی را 6 بر 2 باخت و یکی از دو گل طارمی هم از روی نقطه پنالتی به ثمر رسید. بله؛ مهدی دو بار هم گلهای صعود تیم ملی به جامجهانی را برابر ازبکستان به ثمر رسانده، اما هر دو صعود بیش از حد آسان رقم خورد و آن گلهای برای ایران نقش حیاتی نداشتند.
غیر از این، فهرست بلند بالای قربانیان طارمی را تیمهای به شدت متوسط و زیر متوسطی مثل قرقیزستان، چین، فلسطین، یمن، سوریه، کامبوج، افغانستان و… تشکیل میدهند. در این سیاهه شاید قابل اعتناترین نامها، عراق و بحرین باشد. جالب است که طارمی مثلا هیچگاه به کرهجنوبی گل نزده. به علاوه شاید او تا آخر فوتبالش با موقعیت بسیار خوبی که دقیقه نود بازی برابر پرتغال خراب کرد به یاد آورده شود؛ همان توپی که اگر به تور مینشست، ایران برای نخستین بار به مراحل حذفی جامجهانی صعود میکرد. در مورد طارمی، نکته تاملبرانگیزتری هم هست؛ این که در جریان برخی پیروزیهای مهم فوتبال ایران، او به شکل معناداری غایب بوده است.
مشهورترین نمونه از این دست، بازی با ژاپن در یکچهارم نهایی جام ملتهای آسیا بود. طارمی که به شکلی ناشیانه برابر سوریه اخراج شده بود، آن بازی را از روی سکو تماشا کرد؛ مسابقهای که در نهایت ایران آن را برد و به بهترین نمایش تیم قلعهنویی در این مدت تبدیل شد. به طور کلی طارمی در آن دوره جام ملتها از سطح مورد توقع فاصله داشت. برخی عقیده دارند سفر او به تهران برای عقد یک قرارداد تبلیغاتی درست در آستانه آغاز تورنمنت، در کاهش تمرکزش بیتاثیر نبوده. در دوران اسکوچیچ هم بخشی از تمرکز طارمی صرف لجاجت با این مربی و جتی پایین کشیدن او شد که بالاخره در کاهش کاراییاش بیتاثیر نبود.
تبلیغات
آزمون؛ اگر کمی مصممتر بود…
سردار آزمون در 91 بازی ملی 57 گل برای تیم ایران به ثمر رسانده؛ گرچه او ماههاست به دلیل مصدومیت فرصت حضور در این مجموعه را پیدا نکرده و این داستان دستکم تا پایان سال 1404 ادامه خواهد داشت. سردار اولین گل ملیاش را آبان 93 در دیدار دوستانه مقابل کرهجنوبی به ثمر رساند و تا اینجا آخرین گلش هم روز 30 اسفند سال گذشته برابر امارات به ثبت رسیده است.
البته که با توجه به تعدد مسابقات تیم ملی برابر رقبای ضعیف، نام تیمهای معمولی زیادی در سیاهه قربانیان سردار به چشم میخورد و از این نظر فرق چندانی بین او و طارمی نیست، اما تفاوت آزمون در بعضی بزنگاهها به وضوح به چشم میخورد. در همان بازی یکچهارم نهایی جام ملتها مقابل ژاپن، سردار همه کار کرد و نقش اصلی بهترین نمایش سالهای اخیر تیم ملی بود؛ گل استثناییاش به شکل میلیمتری آفساید اعلام شد و سپس با یک پاس فوقالعاده به محمد محبی، گل اول ایران را ساخت.
در مثالی دیگر، به یاد بیاوریم دیدار رفت انتخابی جامجهانی برابر قطر را در همین دوره؛ روزی که عنابیها با توپ پر به میدان آمدند، یک گل زدند و نیم ساعت اول بازی به شکل وحشتناکی مسلط بودند، اما شورش یک نفری آزمون ورق بازی را برگرداند. او دو گل زد، یک پاس گل عالی داد و یک بار هم تیر دروازه حریف را لرزاند تا تیم ملی 4 بر یک برنده شود. حتی در نیمهنهایی جام ملتها برابر همین قطر هم سردار گلش را زد و فوتبال موثری بازی کرد، اما حریف اشتباهات خط دفاعی ایران نشد.
از قضا در آن مسابقه هم مهدی طارمی بسیار محو بود. در مثالی دیگر، بیایید به مقطعی برگردیم که تیم ملی پس از باختهای عجیب به بحرین و قطر در پیشمقدماتی جامجهانی 2022، محکوم به بردن هر دو تیم در دور برگشت بود و شرایط بسیار سختی وجود داشت. آزمون آنجا هم گل 3 امتیازی ایران برابر عراق را زد و مقابل بحرین هم دبل کرد تا نقش اول نجات تیم ملی باشد. شاید اگر آزمون کمی جدیتر بود و پشتکار بیشتری داشت، در رده باشگاهی هم به قلههای بلندتری میرسید؛ هرچند راهش به رم و لورکوزن هم افتاد، اما خیلی زود حوصلهاش سر رفت و سر از لیگ امارات در آورد!