بازار رمزارزها؛ تهدید یا فرصتی برای اقتصاد تحریمزده ایران
تقلای کاربران میان هیجان، ممنوعیت و واقعیت
در حال حاضر، دهها پلتفرم ایرانی فعال در حوزه معاملات رمزارز، بدون مجوز رسمی اما با نظارتهای غیررسمی در حال فعالیتاند. این صرافیها، همچون «نوبیتکس»، «والکس» و «رمزینکس»، از زیرساختهای پیشرفتهای استفاده میکنند اما از منظر قانونگذاری در منطقه خاکستری قرار دارند.

پیامدنیوز؛ حمید بهشتی: بازار رمزارزها در ایران، اگرچه سالهاست میان تنگنای محدودیتهای قانونی و اشتیاق سرمایهگذاران در نوسان است، اما همچنان یکی از پرچالشترین و در عین حال جذابترین حوزههای مالی کشور باقی مانده است. پیچیدگیهای این بازار نه تنها از ذات جهانی و پرنوسان رمزارزها ناشی میشود، بلکه در ایران، با سیاستگذاریهای چندپاره، نبود قانون شفاف و رفتارهای غیرقابلپیشبینی حاکمیتی گره خورده است.
بازاری در سایه بلاتکلیفی
از سال ۱۳۹۸ که بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران برای نخستین بار بیانیهای درباره استفاده از رمزارزها صادر کرد، وضعیت این بازار در هالهای از ابهام فرو رفت. در حالیکه استفاده از رمزارزها برای پرداخت در داخل کشور ممنوع اعلام شده، خرید و فروش آن در بستر صرافیهای مجازی داخلی عملاً رواج یافته است. این تناقض حقوقی موجب شده که هم کاربران، هم صرافیهای داخلی، و هم نهادهای قضایی در مواجهه با پروندههای مرتبط دچار سردرگمی شوند.
صرافیهای داخلی؛ میان انطباق و مخاطره
در حال حاضر، دهها پلتفرم ایرانی فعال در حوزه معاملات رمزارز، بدون مجوز رسمی اما با نظارتهای غیررسمی در حال فعالیتاند. این صرافیها، همچون «نوبیتکس»، «والکس» و «رمزینکس»، از زیرساختهای پیشرفتهای استفاده میکنند اما از منظر قانونگذاری در منطقه خاکستری قرار دارند.
برخی کارشناسان معتقدند نبود مجوز مشخص برای این کسبوکارها، کاربران را در برابر ریسکهایی چون مسدود شدن حسابها، از دست رفتن داراییها یا برخورد قضایی آسیبپذیر کرده است. در مقابل، برخی فعالان این حوزه، بر این باورند که چنین ساختار غیرمتمرکزی، انعطاف بازار و دسترسی آزادتر کاربران را فراهم کرده است. به خصوص پس از ایام پرتلاطم جنگ ۱۲ روزه در کشور که بسیاری تلاش کردند سرمایههای خود را از بازارهایی مانند بورس بیرون کشیده و به بخشی از آن را به سمت بازار رمزارزها ببرند.
مزرعههای رمزارزی؛ قانونی یا زیرزمینی؟
موضوع استخراج رمزارزها نیز یکی از چالشبرانگیزترین بخشهای این بازار در ایران است. پس از آنکه دولت ایران در سال ۱۳۹۸ استخراج بیتکوین را بهعنوان یک صنعت رسمی به رسمیت شناخت، صدها مزرعه استخراج در استانهایی نظیر یزد، کرمان، خراسان و اصفهان فعال شدند. اما با افزایش مصرف برق و قطعیهای مکرر در تابستانهای اخیر، دولت بار دیگر فعالیت این مزارع را محدود و حتی توقیف کرد.
در این میان، مزرعههای غیرمجاز در کارخانههای متروکه یا مناطق روستایی، همچنان به استخراج زیرزمینی ادامه میدهند؛ روندی که گاه با خبر کشف دهها هزار دستگاه ماینر در انبارها یا مساجد، تیتر اول رسانهها میشود.
کاربران ایرانی؛ قربانی تحریم و محدودیتهای داخلی
از سویی، کاربران ایرانی با مانعی جدی بهنام تحریمهای بینالمللی روبهرو هستند. بسیاری از صرافیهای معتبر جهانی نظیر Binance و KuCoin، به دلیل تحریمها، حساب کاربران ایرانی را مسدود کردهاند. حتی استفاده از VPN نیز همیشه راهگشا نبوده و برخی کاربران پس از سالها فعالیت، داراییهای خود را در این صرافیها از دست دادهاند.
از سوی دیگر، نبود خدمات پرداخت بینالمللی مانند مسترکارت، پیپال و حساب بانکی معتبر جهانی، عملاً دست کاربران را برای بهرهبرداری کامل از فرصتهای بازار رمزارز بسته است.
قانونگذاری؛ پاشنه آشیل توسعه
شاید مهمترین گره بازار رمزارزها در ایران، نبود قانون جامع و شفاف در این زمینه باشد. تاکنون چندین طرح در مجلس و شورایعالی فضای مجازی برای ساماندهی این حوزه ارائه شده، اما هیچیک به تصویب نهایی نرسیدهاند. به گفته کارشناسان، تا زمانی که یک چارچوب قانونی دقیق برای معاملات، استخراج، مالیات، مالکیت دارایی دیجیتال و خدمات رمزارزی تدوین نشود، بازار در ایران در وضعیت نیمهرسمی باقی خواهد ماند.
سخن پایانی
رمزارزها در ایران، در آستانه تبدیلشدن به یک ابزار مالی مؤثر یا یک بحران بالقوه هستند. آنچه تعیینکننده خواهد بود، نه صرفاً نوسان بیتکوین یا رفتار کاربران، بلکه تصمیم شفاف و عقلانی سیاستگذاران در مواجهه با این فناوری نوظهور است. اگر این تصمیمگیری، بهموقع و بر پایه واقعیتهای فنی و اقتصادی اتخاذ شود، شاید رمزارزها به جای آنکه تهدیدی باشند، فرصتی برای اقتصاد تحریمزده ایران فراهم کنند.