سرمایهگذاری در اقتصاد نوسانی؛ راه رفتن بر لبه تیغ یا فرصتی برای هوشمندان؟
در شرایطی که تورم مزمن، نوسانات نرخ ارز، و نااطمینانیهای سیاستگذاری به مؤلفههای ثابت اقتصاد ایران بدل شدهاند، سرمایهگذاری دیگر نه فقط یک تصمیم مالی، بلکه نوعی سنجشِ ریسکپذیری و آیندهنگری است.

حمید بهشتی: طی یک دهه گذشته، فعالان اقتصادی از تجربههای متعددی عبور کردهاند: سقوط ناگهانی ارزش ریال، جهشهای پیدرپی در بازار مسکن و خودرو، اُفتوخیز شدید بورس، و در نهایت، ظهور بازارهای نوین همچون رمزارزها که با وعده سودهای غیرقابل باور، بخش بزرگی از سرمایههای خرد را به خود جذب کردند. در چنین فضایی، اصول سرمایهگذاری نه تنها باید بازتعریف شود، بلکه نیازمند رویکردی منعطف، دادهمحور و آگاهانه است.
اصل اول: حفظ ارزش، پیش از سودآوری
در اقتصادی با نرخ تورم دو رقمی، حفظ قدرت خرید سرمایه اولویت اول است. سرمایهگذاری باید در داراییهایی انجام شود که در برابر کاهش ارزش پول مقاومت نشان دهند؛ نظیر املاک، طلا، یا حتی سهام شرکتهایی که درآمد ارزی دارند.
اصل دوم: متنوعسازی؛ یک سبد، چند تخممرغ
تجربه نشان داده که تکیه صرف بر یک بازار – حتی به ظاهر مطمئن – در ایران ریسک بالایی دارد. ترکیبی از بازار سهام، طلا، ارز، صندوقهای درآمد ثابت، و در صورت امکان، سرمایهگذاری در خارج از کشور، میتواند به کاهش نوسانات پرریسک کمک کند.
اصل سوم: سرمایهگذاری بر پایه تحلیل، نه شایعه
بازارهای مالی ایران – بهویژه بورس – به شدت تحت تأثیر جو روانی، اخبار غیررسمی و شبکههای اجتماعیاند. سرمایهگذار موفق کسی است که به دادهها، صورتهای مالی و تحلیل تکنیکال تکیه کند، نه هیجانات فضای مجازی.
اصل چهارم: نگاه بلندمدت؛ واکسنی برای بیثباتی
در اقتصادی که تصمیمات مقطعی و تغییرات ناگهانی رایج است، تنها با افق بلندمدت میتوان نوسانات را تاب آورد. سرمایهگذاری باید بر مبنای تحلیلهای کلانمدت و نه بر اساس تغییرات هفتگی یا ماهانه انجام شود.
در نهایت، اقتصاد ناپایدار به معنای غیرقابل پیشبینی بودن نیست؛ بلکه به معنای ضرورت افزایش دانش، مشاورهپذیری، و پرهیز از تصمیمگیریهای هیجانی است. برای سرمایهگذار ایرانی، «احتیاط» و «تحلیل» دو بال پرواز در هوای متغیر اقتصاد امروز ایران هستند.
در این باره بخوانید: