بلایی که بلاگرها و سلبریتیها بر سر زندگی جوانان میآوردند
وقتی جوان با ذهنیت رسانه ای اقدام به ازدواج می کند، اما درزندگی واقعی می بیند که این همسرچیزی نیست که آن بلاگر ،اینفلوئنسر و سلبریتی که منبع درآمدش رسانه است به او معرفی کرده است.شکاف و تناقض کلید می خورد.
به گزارش پییامدنیوز، اطلاعات نوشت: «واکاوی برخی از معضلات اجتماعی می تواند علاوه براینکه سبب شود بدانیم درچه سطحی از تنش های آن هستیم به کاستی ها در نبود یاعدم اجرای قانون و سیاست های مربوطه یا ناکارآمدی مدیریت حل آنها نیز پی ببریم و دولت و مجلس جدیدی که امسال کار خودرا شروع کرده اند شاید بتوانند با نگاه واقعی تر نسبت به این معضلات ورود و دخالت کنند.ما در حوزه آسیبهای اجتماعی نیاز به پژوهشهای دقیق و میدانی داریم تا نظام حکمرانی بتوانند با نگاه واقعی تر نسبت به این معضلات ورود و مداخله کنند».
دکتر فاطمه محمدی جامعه شناس سیاسی و سیاستپژوه حوزه اجتماعی، زنان و خانواده و مدیرگروه آسیبهای اجتماعی مرکز پژوهش های مجلس در گفتگویی با خبرنگار ما بابیان مطالب بالادرباره وضع آسیب های اجتماعی در کشورمان گفت: حوزه آسیب های اجتماعی حوزه سخت و پیچیدهای است. شیوع و مدل آسیب های اجتماعی روز به روز درحال تغییر است .شاید در سالهای قبل برخی نسل ها را دخیل درآسیب های اجتماعی نمی دیدیم درحالی که امروز بایدبگویم دانش آموز و دانشجو قشرهایی هستند که دراین مسائل آسیب می بینند و نگرانی من به شدت نسبت به دانش آموزان است که بعدنظارت و آموزشی و غربالگری ما کافی و قوی نیست و با آسیب های اجتماعی نوپدید بیگانه اند.
وی ادامه داد: ممکن است آسیب ها بیش از آنچه تصور می کنیم ضربه زننده باشد و افراد را بیشتراز گذشته تهدید کند. کما اینکه سیاست مقابله با آسیب های اجتماعی درکشور ما یک مواجهه پسینی است که اساسا باآن مشکل دارم و معتقدم سیاست مواجهه بایدپیشینی باشد که بتوانیم جلو آسیب را بگیریم . وقتی آسیب اتفاق می افتد عملا با توجه به کمبود بودجه و نیروی انسانی متخصص ، مهارکردنش بسیار سخت است.
محمدی اضافه کرد: به نظرم می آید که دولت چهاردهم و حتی در عرصه حکمرانی در برخورد با آسیب های اجتماعی باید به سمت مواجهه پیشینی حرکت کنیم و تمرکزمان را بیشتر درحوزه دانش آموزی بگذریم و خانواده ها را با آموزش تبدیل به والد آگاه کنیم.
این پژوهشگر افزود: اکنون رسانه پیشرو است و هر چقدر که بچه ها به رسانه و تکنیک ها و تکنولوژی نزدیک شوند، آسیب پذیریشان بالاتر میرود و ممکن است توان خانواده ها و نظام اجتماعی برای کنترل کاهش یابد.
وی ادامه داد:در اینجا منظور از رسانه، فضای مجازی ،مدیا ،دسترسی به سایت های مختلف و هر چیزی که دردنیای رسانه قابل تعریف است، بوده و در عین حال فرزندان به شدت آگاه و مطلعی داریم. اکنون دسترسی فرزندان طوری تعریف شده و خودآموزی آنها به گونه ای است که کودک ۵ و۶ساله به راحتی نرم افزارها را تعریف می کند در حالی که ممکن است والد اطلاع چندانی از آن نرم افزار نداشته باشد و خود این امر آسیب اجتماعی را دو چندان می کند و این نشان می دهد که ممکن است نقطه ضربه پذیرو آسیب پذیر خانواده را نشناسیم و ندانیم و زمانی به خودمان بیاییم که فرزندمان باآن چیزهایی که نباید آشنا شده اند و راه گریزی هم برایش وجود ندارد. این جامعه شناس افزود: یک ضعف بزرگ در حوزه آسیب های اجتماعی اینجاست که فرد دچار طرد اجتماعی می شود و حتی خانواده هادچار این عارضه می شوند.
سرمایه گذاری بر مواجهه پیشینی
وی درباره اینکه چه کاربایدکرد توضیح داد: عرصه سیاستگذاری باید درتمامی لایهها فعالتر شود. بعد نظارتی مجلس بسیار کمک کننده است. چندین دستگاه متولی امر درحوزه آسیب های اجتماعی داریم وحتما باید تخصیص اعتبار وبودجه بند ی آنها تقویت شود. طبعا باید به سمتی برویم که مواجهه پیشینی را در ساز و کارها تعریف کند و این کار سرمایه گذاری بلندمدت است . یعنی هر چقد ردرمواجهه پیشینی پول خرج کنیم ، یک دهم آن در پسینی هزینه نمی شود .چون وقتی جلو یک اتفاق را می گیریم ، مانند آنتی بیوتیک می ماندکه مثلا وقتی احساس گلو دردمی کنید با خوردن آن به مرض سخت تر نمی رسید . پس باید گلوگاه ها را بشناسیم.
محمدی بابیان این که به عنوان کارشناس حوزه آسیب های اجتماعی می گویم بخش زیادی از آسیبی که درجامعه می بینیم از فضای مجازی است ادامه داد: دانش آموزان به دلیل کرونا وارد فضای مجازی شدند و مدارس، آنلاین اداره شد و والد ناچار تلفن همراه و تبلت را دراختیار فرزندش گذاشت اما آیا تمام وقت می شد ناظر بر رسیده های ذهنی فرزندش باشد؟ آیا امکان مداخله مستقیم و نظارت راداشتند؟ طبعا به دلیل اینکه یک یا دو فرزند در خانواده ها داریم و شیوه معاشرتی که اکنون در خانواده ها هست و فشار مالی زیادی که برخانواده ها وجود دارد ، مادر مخصوصا درکلانشهر ها شاغل است یا امور مربوط به منزل اجازه نمی دهد به آن شکل که باید نظارت کند که چه چیزی در فضای مجازی به بچه ها نشان داده می شود و چه اتفاقی برای خانواده می افتد،مشکلات بروز کرده است .
این جامعه شناس اضافه کرد: فکر می کنم یکی از راه هایی که می توانیم درحوزه کاهش آسیب های اجتماعی مدیریت کنیم ، مدیریت کردن مساله داده هاست که به ذهن کودک و نوجوان می رسد.حتی معتقدم بزرگسالان هم تحت تنش های فضای مجازی هستند .به عنوان مثال درموضوع ازدواج و طلاق ،فضای زندگی رویایی و آرمانی که درفضای مجازی برساخته شده از دنیای غرب دیده می شود، یک عامل تفرقه افکن است و در بسیاری از موارد هیچ وجه اشتراکی با زندگی ایرانی ندارد.
زیان فاصله گیری از زندگی سنتی
وی ادامه داد: نکته دیگر این که از زندگی سنتی فاصله گرفته ایم و گویی به دنبال تغییرات مدرن شدیم ؛بااین حال معتقدم مدرنیته در ایران حتی اگر در لایه های ریز ساختار هم ورود کند اما کاربست اصلی سنت را نمی تواند ازایرانی ها بگیرد.ایرانی های بسیاری می شناسم که درخارج از کشور زندگی می کنند اما همچنان غذاهای سنتی ایرانی را می خورند ، دورهمی شبانه دارند و اعیاد ایرانی را جشن می گیرند.
این نشان می دهد که سنت در ایران مساله جدی است که قدمت طولانی دارد، اما همین سنت هم دستخوش تغییر شده است . خانواده سنتی، در فضای رسانه ای که از زن یک ابر زن تولید کرده که کاملا ساختگی است و با واقعیت وجودی زن تناقض دارد، مواجه است .پسرجوان ما با همین ذهنیت رسانه ای اقدام به ازدواج می کند، اما درزندگی واقعی می بیند که این همسرچیزی نیست که آن بلاگر ،اینفلوئنسر و سلبریتی که منبع درآمدش رسانه است به او معرفی کرده است. پس ازاینجا شکاف و تناقض ها شروع می شود و درنهایت در ۵سال اول زندگی بالاترین آمار طلاق ثبت می شود. این آسیب اجتماعی هم برمی گردد به آن ابرساخت رسانه که تولید می شود.
به مرز بحران نرسیده ایم
محمدی اظهار داشت : مواجهه ما به دلیل محدودیت هایی که درنظام ساختاری داریم سخت است . البته این سختی فقط برای ایران نیست ؛ کل دنیا دربرخورد با آسیب های اجتماعی با چالش مواجه هستند.
شرایط ایران ،مطلوب است و ارزیابی ما درتمام ۵آسیب اجتماعی این است که هنوز به مرز بحران نرسیده است و در رنگینگ ها ی بین المللی درحوزه آسیب های اجتماعی سطح پایینی داریم . کشور ما هنوز کشور آسیب پذیری نیست آن هم به دلیل همان سنت ها و قرابت های خانوادگی که هنوز درکشور ما جدی است و محافظت می کند.
این پژوهشگر درپاسخ به این پرسش که چه تضمینی وجود دارد که ۵تا۱۰سال آینده همین وضع وکیفیت باقی بماند ، گفت: ما نسل “ضد”را داریم .درگیر نسلی می شویم که قید و بند ، تقیدوحیا و خیلی مسائل دیگرش تعریف های جدیدی نسبت به نسل پیشین دارد. آیا کسی می تواند تضمین دهد که ما در ۵تا۱۰ آینده هم باهمین کیفیت زندگی می کنیم. نسل جدیدی مثل” نیت” ها( nit ) که هیچ قید وبند و برنامه ریزی برای زندگی آینده ندارند ، آیا می توان روی آنها حساب کردکه طرد اجتماعی را مدیریت کنندیا آیا می توان روی آنها حساب کردکه درحوزه آسیب های اجتماعی انسان های عام المنفعه باشند،ورودکنند و بخواهند مدیریت کنند؟ لذابهتر است خود حکومت و حکمرانی دراین مسیر قدم بگذارد وغربالگری را درحوزه دانش آموزان مقطع ابتدایی ودانشجویان ورودی جدیدافزایش دهیم.
غربالگری دانش آموزو دانشجو
وی درباره اینکه این غربالگری چگونه باید باشد ، توضیح داد: در وزارتخانه های آموزش و پرورش ، علوم و بهداشت دانش آموزو دانشجو دربدو ورود از طریق سامانه ، فرم های غربالگری را پرمی کنند تاسلامت جسم و روان آنان را بررسی کنند، اما آسیب ها دراینجا کجاست ؟به دلیل نداشتن بودجه و زیرساخت های کافی این غربالگری دقیق انجام نمی شود و معتقدم اگر سیستم غربالگری درهر دو نظام در بدو ورود درست باشدو علمی و پژوهشی انجام شود قطعا کنترل آسیب های اجتماعی ساده تر ازحال حاضر بود. محمدی افزود: ازطرفی نیاز به روانشناس و روانپزشک وروانکاو درمدارس داریم ،آیا واقعا موجوداست؟
دربسیاری ازمدارس نیاز است که خدمات حمایتی از دانش آموزان ارائه شود، آیا وجود دارد؟نیاز داریم همانگونه که به دنبال عدالت آموزشی درتهران هستیم در سایر مناطق کشور از جنوب ، غرب ، شرق ، مرکز وحاشیه مرزها به آن برسیم ، آیااین اتفاق می افتد؟
این پژوهشگر ادامه داد: اگرتمرکز غربالگری را در حوزه دانش آموزی فعال کنیم و درواقع سامانه “نماد” به عنوان یک سامانه معتبر درحوزه آسیب های اجتماعی به حساب آید و حمایت مجلس قوی باشد طبعا می توان درحوزه دانش آموزی کارهای بهتری انجام داد . نمی گویم آسیب دانش آموزی کنترل می شود اما می تواند موثر باشد.
خانواده مداخله گر
این جامعه شناس افزود:متاسفانه درزمانی زندگی می کنیم که احساس می کنیم پدرومادر مداخله گرنباید باشیم و فکر می کنیم این روشنفکری است . احساس می کنیم برای فرزند ما باید و نبایدهایی که قبلا درجامعه سنتی بود ، اکنون هم باشد ،درحالی که این غلط است . خیلی وقت گروه همسالان در دوره نوجوانی و جوانی بیشترین آسیب را به فرزندانمان وارد می کند، امااحساس می کنیم اگر می خواهیم پدرومادر خوبی باشیم باید به او اجازه بدهم گعده دوستانه بازداشته باشد ، به او اجازه بدهم درجشن ها و مناسبت های مختلف شرکت کند واگر این اجازه را ندهم فکر می کنم که فرزندم از این مساله عقب می ماند ،درحالی که باید بگویم خیلی از اتفاقات و نادرستی ها درهمین گروه های همسالان که بدون نظارت خانواده ها ،معاشرت های طولانی با هم دارند می افتد. رفاقت با فرزند با مداخله خیلی متفاوت است.
به عنوان یک پژوهشگر معتقدم خانواده باید یک مداخله گر باشد و اصلا اتفاق بدی نیست که برامور فرزند نظارت می کنید .مسئولیت شما به عنوان پدرومادر فقط تامین منابع مالی و آرامش اعضای خانواده نیست بلکه به عنوان یک والد باید درتمام امور فرزند نظارت داشته باشید. در گذشته، راهنمایی ها ی بزرگان در زندگی زوج های جوان سبب می شدکه آنها ازذهنیت های سطحی فاصله بگیرند و اهمیت زندگی را درک کنند.
طرداجتماعی
این پژوهشگر ادامه داد: دربین دانش آموزان و دانشجویان هم می بینیم که خانواده احساس می کند اورا باید رها کنند وخودشان باید تجربه کسب کنند امااینجا هم به یک نظارت درست و دلسوزانه نیاز است .نکته مهم این است که آسیب اجتماعی اتفاق تلخی است که اگرکسی تجربه اش کند، به راحتی نمی تواند از آن بیرون بیاید و برگرداندن افرادی که دچار عارضه آسیب اجتماعی می شوند به شدت هزینه براست . مثلا درجامعه معتادان عدد بسیار اندکی بازگشت به زندگی داریم .بسیاری از معتادان متجاهر زن به زندگی برنمی گردندودرزندگی ایرانی آنها را دیگر نمی پذیرند.طرداجتماعی در آسیب اجتماعی بیشترین ضربه برای فرد مبتلا ست و هیچ جای دنیا نتوانسته اند مساله طرد اجتماعی را حل کنند. بسیاری از افراد که دچار اعتیاد می شوند تلاش خانواده وجود دارد ولی وقتی بی فایده می شود او را رها می کنندو این فردکه هیچ انگیزه ای برای بازگشت به زندگی نمی بیند وهمین امر سبب رشد آسیب اجتماعی است.
طلاق وتفکیک جنسیتی درآسیب های اجتماعی
محمدی درباره اینکه درآسیب های اجتماعی در چه ترازی قرار داریم اعلام کرد:طبق آخرین کارپژوهشی، طلاق به عنوان عامل نگرانی درجامعه وخانواده اعلام شده است اما درواقعیت موجود اعتیاد خطر جدی تری برای جامعه دارد ومتاسفانه رو به افزایش است .
وی افزود: همچنین معتقدم آسیب های اجتماعی به سمت زنانه شدن درحال حرکت است .اینجا همان زنگ خطر تقویت می شود .درحوزه آسیب های اجتماعی باید تفکیک جنسیتی را درنظربگیریم. من از آن دسته جامعه شناسی هستم که معتقدم اینجا باید تفکیک جنسیتی باشد ؛بااینکه درمابقی مفهوم های اجتماعی ،اعتقادی به جنسیت ندارم ، چراکه افراد باید براساس تجربه و مهارت و تخصص بایدصاحب عنوان باشندو زن و مرد هم ندارد.
این جامعه شناس ادامه داد: جنسیت در آسیب های اجتماعی بایدلحاظ شود. معتاد مردو معتاد زن خیلی فرق می کنند. آثارو پیامدهایی که معتاد زن در نظام اجتماعی دارد به شدت و به مراتب تلخ تر، سخت تر و هزینه بر تر از معتاد مرداست و اینجا باید جنسیت گنجانده شود.کاری که سالها انجام نداده ایم و فقط گفتیم آسیب های اجتماعی و کاری هم نداریم که دراین آسیب چقدر زن درگیر است ومعتقدم بایدتفکیک صورت بگیرد، حتی درتخصیص اعتبار.
این پژوهشگر اجتماعی بابیان این که درنظام اجتماعی سنتی ، آسیب اجتماعی زنان بسیار خطرناک است اظهارداشت : به خاطراعتیاد ،ناباوری در زن ایجاد می شودودرنتیجه هسته جمعیتی ، اجتماعی و خانواده دچار آسیب می بیند. رشد مصرف سیگار در بین نوجوانان دختر خیلی عادی شده است و انگار عادی سازی هم می شودو متوجه نیستیم که چه پیامد سوئی را درپی دارد . وقتی دختری در دام سیگار می افتد ، اتفاقات دیگری هم درکمین اوست . نمی گویم همه آنان دچار آن عوارض می شوند اما اگرواقع بینانه بنگریم ، این شروع یک اتفاق ناگواراجتماعی است.
وی اضافه کرد: با شروع زنانه شدن آسیب های اجتماعی زنگ خطری را دربرخی حوزه ها داریم . وقتی اعتیاد درکشور افزایش می یابد و نگرانی ها زیاد می شود باید بگویم که اینجا خانواده دستخوش آسیب جدی می شود. اگرپدری معتاد شود،انواع و اقسام آسیبها را در خانواده او می بینیم .همین مساله اعتیاد آغاز آن پنج آسیب دیگر است . ممکن است این زندگی به طلاق کشیده شود. حاشیه نشین شوند،فرزندان، کودک کار شوند وهمسر دچار آسیب شود،یعنی همه مضرات آن آسیب اجتماعی را خانواده می تواند تجربه کند.
این پژوهشگر گریزی به موضوع طلاق زد و ابراز عقیده کرد درباره آمار طلاق خوشبختانه ما هنوز به لایه خطرناک نرسیده ایم؛ اما همین میزان هم خوب نیست و درسالهای آینده احتمال افزایش آمار طلاق وجود دارد چرا که مواردی را ساده سازی می کنیم ، مداخلات خانوادگی را کم می کنیم واعتمادعجیب و غریبی به نسل فعلی داریم واحساس می کنیم که آنها هر جوری می خواهند برای خود تصمیم بگیرند.
این جامعه شناس اضافه کرد: برخی از این آسیب های اجتماعی ریشه های عمیق دارند وباید بپذیریم که آن مقدار تخصیص اعتبار نداریم که بخواهیم روی آن تمرکز کنیم .اینکه چرا متوجه نمود مقابله با آسیب های نمی شویم دلیلش این است که اعتبار بخشی ها و مواجهه ها درست نیست و وظایف درست تعریف نشده است . برخی دستگاه ها ترک فعل هایی دارند و وظایف دیگری را تقبل میکنند!
برای درمان آسیب های اجتماعی باید هزینه کرد و باید از طریق سمن های مردمی وخیرین با یک آیین نامه قوی بتوانیم ورود کنیم تا به بدنه دولتی درعرصه حاکمیتی کمک کندودر غیراین صورت مدیریت این بخش کارسختی است.
محمدی آسیب های اجتماعی را غیر قابل کتمان دانست وادامه داد: ارائه آمارهای متناقض درفضای رسانه مردم را نگران می کند وماباید زنگ خطرها را به صدا درآوریم، ولی مراقبت از ذهنیت مردم را هم باید دنبال کنیم. مثل موضوع خودکشی دربین جامعه پزشکی که به آن شکلی که اطلاع رسانی شده بود، نبود.
گفتگو :فاطمه یارمحمدی